به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:
روزنامه آرمان نوشت: بیش از ۲۰ ماه از روی کارآمدن دولت سیزدهم به ریاست سیدابراهیم رئیسی میگذرد و طی این مدت دولت در حوزه اقتصادی عملکرد مشخصی از خود بروز نداده است. اما آنچه که امروز از تاثیر عملکرد دولت در جامعه مشاهده میشود نوعی نارضایتی از رویکردها و عملکردهای دولتمردان است. نگاهی واقعی به شاخصهای اقتصادی و شرایط اقتصاد کشور و معیشت مردم بهخوبی بیانگر این موضوع است که دولت نتوانسته آنطور که باید رضایت مردم را جلب کند و امروز کمتر کسی است که از وضعیت اقتصادی رضایت داشته باشد. حال با تفاسیر امروز از عملکرد دولت و حال و روز جامعه کافی است بازگشتی به انتخابات ۱۴۰۰ داشته باشیم جاییکه در اثنای حال و هوای انتخابات، ثبتنامها و دعوت از چهرهها و شخصیتها برای حضور در انتخابات بهارستاننشینان نیز در حرکتی عجیب و جالب بهعنوان قوه مقننه از یک شخص برای حضور در انتخابات دعوت کردند.
روزهای ابتدایی اردیبهشت سال ۱۴۰۰ بود که نمایندگان مجلس از سیدابراهیم رئیسی دعوت بهعمل آوردند که در انتخابات حضور یابد و با میانداری اصولگرایان رای مردم را اخذ کرده و تشکیل دولت دهد. هر چند که آن انتخابات گذشت و رئیسی؛ رئیسجمهور شد؛ اما فضا و شرایط منبعث از عملکردهای دولتمردان به سمتوسویی پیش رفت که امروز برخی از نمایندگان خود از دعوت خود پشیمانند. چنانکه اخیرا شهریار حیدری، نماینده قصرشیرین گفته: «متاسفانه تعدادی از نمایندگان مجلس از آقای رئیسی دعوت کردند که بیاید و رئیسجمهور بشود و این باعث زیرسؤال رفتن مجلس شد. چند نماینده با خواهش و وعده و وعید یک طوماری جمع کردند برای آقای رئیسی و الان هم ۹۵ درصد آنها خودشان پشیمان هستند.»
آرمان همچنین از قول علی صوفی عضو شورای سیاستگذاری منحله اصلاحطلبان نوشت: قابل پیشبینی بود که دولت آقای رئیسی بخواهد اینگونه عمل کند و از ابتدا بهخاطر نوع چینش کابینه میشد تصور کرد که دولت چندان عملکرد قابل قبولی از خود برجای نگذارد.»
درباره این تحلیل روزنامه آرمان گفتنی است که اصلاحطلبان (از کارگزاران، حزب اتحاد گرفته تا دیگران) در پایان دولت روحانی همگی اذعان داشتند که این دولت در اثر ناکارآمدی از چشم مردم افتاده است چنان که آقای صوفی گفته بود محبوبیت روحانی و دولتش به زیر ۷ درصد رسیده است.
در اثر این مدیریت با کاهش تولید، زمینگیر شدن کارخانهها، افزایش تورم بالای ۴۰ درصد و دومینوی تورمی در اقلام مختلف مواجه شدیم و طبیعی است که جبران این مشکلات در کنار کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیاردی، بدهی ۱۵۰۰ هزار میلیاردی، ماهانه پرداخت ۱۳ هزار میلیارد تومان سود اوراق (۵۰۰ هزار میلیارد برای ۴ سال)، تأمین بودجه تکالیف بر زمین ماندهای مانند افزایش حقوق معلمان و بازنشستگان (با هزینههای چند ده هزار میلیاردی) و...، در کوتاهمدت امکانپذیر نباشد. هر چند که دولت رئیسی در این مدت تلاش کرد، رونق و تنوع صادرات نفتی و غیرنفتی همت بگمارد، صادرات نفت به صفر نزدیک شده را افزایش دهد، امنیت غذایی در معرض خطر در اثر افزایش بیرویه گندم (کاهش تولید) آن هم با قیمتهای گران شده جهانی را احیا کند، کسب و کارهای زمینگیر شده در اثر شیوع کرونا و قتل عام روزانه ۷۰۹ نفر را سرپا نماید و ضمناً در سرعت رشد نقدینگی ۱۰ برابر شده در دولت روحانی بکاهد.
از طرف دیگر اغلب نمایندگان دعوت کننده از رئیسی برای ریاست جمهوری، با وجود انتقادهای جدی به عملکرد بخشهایی از دولت، از رویکرد کلی آن در اصلاح روندهای اقتصادی حمایت میکنند و از نزدیک شاهدند که تفاوت میان روحانی و رئیسی، زمین تا آسمان است. این تفاوت را میتوان از جمله در پروژههای بزرگ آبرسانی به همدان و کردستان و خوزستان، تأسیس نیروگاهها و پالایشگاههای بزرگ، گسترش ناوگان حمل و نقل ریلی و... دید.
همچنین آقای رئیسی برخلاف سلف که شرح میداد از پشت یارانه در دفتر خود مدیریت یا از پشت شیشه دودی خودروی حفاظت شده، به بازدید از کارخانهها بپردازد، در میان میدان و از نزدیک به مدیریت میپردازد، به مردم پوزخند نمیزند، و به عنوان مثال نمیگوید خود من صبح جمعه از گران شدن بنزین خبردار شدم(!)